آمیلی (Le Fabuleux destin d'Amélie Poulain)
نوشته شده توسط : متین و . . .

 

کارگردان آمیلی، ژان پیر ژونه (Jean-Pierre Jeunet)، است. این کارگردان 55 ساله، پیش از آمیلی کارهایی از قبیل شهر کودکان گمشده (Cité des enfants perdus, La(1995)) و همچنین Alien: Resurrection (1997) را ارائه نمود.
 
تکنیک فوق العاده فیلم و ارائه فضایی فانتزی و گهگاه نوستالژیک، شخصیت پردازی های تئاترگونه ولی در عین حال بسیار در دسترس و دوست داشتنی، فیلمنامه ناب و دیالوگ های و گهگاه مونولوگهای استثنایی به همراه یکی از زیباترین موسیقی های متن سالیان اخیر سینما، عوامل اصلی موفقیت این فیلم چه در کشور فرانسه و چه در سطح بین المللی بودند.
 
فیلم آمیلی، در بسیاری از جشنواره های بین المللی حضور پیدا کرد و توانست از بین 97 نامزدی، 56 جایزه دریافت کند. برخی از افتخارات کسب شده توسط این فیلم عبارتند از:
 
- نامزد دریافت 5 جایزه اسکار برای کارگردانی هنری، فیلمبرداری، صدا، فیلمنامه اوریجینال و همچنین فیلم خارجی، که البته هیچ کدام را کسب نکرد.
- 9 نامزدی و 2 جایزه بفتا برای بهترین طراحی تولید و بهترین فیلمنامه.
- فیلم منتخب تماشاگران جشنواره بین المللی فیلم شیکاگو
- 13 نامزدی جایزه سزار و کسب 4 جایزه برای بهترین طراحی تولید، موسیقی متن، کارگردانی و بهترین فیلم
- و...
 
 
 
نویسندگان فیلمنامه آمیلی، گویلام لوران (Guillaume Laurant) و ژان پیر ژونه بودند. همانطور که قبلا اشاره کردم، یکی از نقاط قوت فیلم، فیلمنامه و دیالوگهای آن بود. دیدن چند نمونه از دیالوگهای به یاد ماندنی فیلم خالی از لطف نیست:
 
Amélie: [whispering in theater] I like to look for things no one else catches. I hate the way drivers never look at the road in old movies.
 
 
Amélie: [to her father, who is not paying attention] I had two heart attacks, an abortion, did crack... while I was pregnant. Other than that, I'm fine.
 
 
[last lines]
Narrator:
September 28th, 1997. It is exactly 11am. At the funfair, near the ghost train, the marshmallow twister is twisting. Meanwhile, on a bench in Villette Square, Félix Lerbier learns there are more links in his brain than atoms in the universe. Meanwhile, at the Sacré Coeur, the nuns are practising their backhand. The temperature is 24°C, humidity 70%, atmospheric pressure 990 millibars.
 
 
Narrator: Nino is late. Amelie can only see two explanations. 1 - he didn't get the photo. 2 - before he could assemble it, a gang of bank robbers took him hostage. The cops gave chase. They got away... but he caused a crash. When he came to, he'd lost his memory. An ex-con picked him up, mistook him for a fugitive, and shipped him to Istanbul. There he met some Afghan raiders who too him to steal some Russian warheads. But their truck hit a mine in Tajikistan. He survived, took to the hills, and became a Mujaheddin. Amelie refuses to get upset for a guy who'll eat borscht all his life in a hat like a tea cozy.
 
 
Narrator: [Amélie has found Nino's photo album and his "lost" posters] Any normal girl would call the number, meet him, return the album and see if her dream is viable. It's called a reality check. The last thing Amélie wants.
 
 
Amélie: [to blind man] Let me help you. Step down. Here we go! The drum major's widow! She's worn his coat since the day he died. The horse's head has lost an ear! That's the florist laughing. He has crinkly eyes. In the bakery window, lollipops. Smell that! They're giving out melon slices! Sugarplum, ice cream! We're passing the park butcher. Ham, 79 francs. Spareribs, 45! Now the cheese shop. Picadors are 12.90. Cabecaus 23.50. A baby's watching a dog that's watching the chickens. Now we're at the kiosk by the metro. I'll leave you here. Bye!
 
 
تم اصلی موسیقی فیلم آمیلی را هم می توانید از آدرس زیر دریافت کنید:
 
 
در رده بندی فیلمهای مورد علاقه من، فیلم آمیلی، بعد از فیلم Big Fish فعلا در رتبه سوم قرار میگیرد



:: موضوعات مرتبط: فیلمهای سینمایی , ,
:: بازدید از این مطلب : 416
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: